زمینی

وبلاگ ادبی فرهاد کشوری

زمینی

وبلاگ ادبی فرهاد کشوری

استخر

استخر




مجموعه داستان بوی خوش آویشن

نشر فردا  ۱۳۷۲




مجید خیس از عرق پشت دیوار مورد های بنگله مستر لینک ایستاد. دست برد میان موردهای روبرویش. پدرش کنار تخته شیرجه خم شد و برگهای درخت میموزا را درون سطل ریخت.
پدرش می گفت: « جمع کردنشون سخته، کوچیکن و می چسبن به چمن. بد درختیه، بی ثمره، اما هر چی هست یه خوبی داره که همیشه سبزه.»
پدر کف دست هایش را به هم کوبید. سطل را برداشت و به طرف شیر آب رفت.



ادامه مطلب ...

سفر دریایی

سفر دریایی




 
مجموعه داستان گره کور
انتشارات ققنوس ۱۳۸۳




قرار بود تا پا به ساحل گذاشت یکراست برود سراغ بهرام. چرا نرفته بود؟ آدرس را گم کرده بود؟ شماره تلفن چی؟ حفظ بود. آدرس کالج؟ شاید ورود غیر قانونی باعث دردسرش شده ... . می گفت مشکل نیست ... دردسری هم اگر بود با بهرام تماس می گرفت و خبرش می کرد.
صدای خسته و نگران پدرم و گریه مادرم را می شنیدم.


ادامه مطلب ...

قاب شیشه ای

قاب شیشه ای
 
 
مجموعه داستان گره کور
انتشارات ققنوس ۱۳۸۳




محمود روی طبقه دوم تخت ، بالش را سرانده بود طرف دیوار و به سینه دراز کشیده بود و دست ها را گذاشته بود زیر چانه و از توی قاب شیشه ای بالای پنجره به پل هوایی نگاه می کرد.
مسعود روی پهلو غلتید و به آرنج راست تکیه داد. سیگار را از میان لب ها برداشت و گفت: «دوو؟»
محمود گفت: «پژو بود.»
«دودی؟»
«نه متاسفانه سفید بود.»


ادامه مطلب ...