زمینی

وبلاگ ادبی فرهاد کشوری

زمینی

وبلاگ ادبی فرهاد کشوری

سرود مردگان منتشر شد

رمان «سرود مردگان» منتشر شد

 

سرود مردگان

فرهاد کشوری

نشر زاوش زمستان 1392

 

«رینولدز نرسیده به چشمه نفتی از اسب پیاده شد، بی هیچ ناراحتی از بوی بد و سرگیجه آور نفت، رفت کنار چشمه، کمر خم کرد و انگشت زد توی چشمه نفتی، قامت راست کرد و خیره شد به انگشت نفتی اش. انگشت را بالا برد و گرفت زیر برق آفتاب. میرزاابراهیم و برادشاو، که خمیازه می کشید از بی خوابی و خستگی راه، کنارش ایستادند. رینولدز ذوق زده حرف هایی زده بود و بعد به جایی اشاره کرده بود که باید چادر می زدند. ماندنی از خوشحالی انگلیسی ها و میرزا، از دیدن چشمه نفتی، حیران مانده بود. صدای ملاتیمور را می شنید که می گفت: «چشمه نفتی؟ آقا باور کردی؟ مرد فرنگی از اون سر دنیا بلند بشه بیاد برای این چشمه ی بدبو؟ ... نه، این ها نقشه ی گنج دارن. نه، پس آمدن برای این نفت بدبو که به جز آتش زدن به هیچ دردی نمی خوره؟ نه آقا، فریب خوردین، گول تون زدن. می خواین مرده هاتون را ول کنین و بیفتین دنبال این آدم؟ این ها تو خرابه های شهرهای قدیمی دنبال طلا و جواهر می گردن... دنبال چی هستین، ای آدم های ساده!»ص 7

ماندنی احمدی کارگر بازنشسته ی شرکت نفت، پس از مرگ همسرش در خانه اش تنها زندگی می کند. رمان سرود مردگان یاد ها و خاطراتی است که دست از سرش برنمی دارند.

«وقتی کتاب را می خونی، او جون می گیره و از لابه لای خط نوشته های سیاه می زنه بیرون و حاضر می شه بالای سر کتاب خون. یادگار مرد رشیدی بود. او هم لابد مهرش را به دل گرفته بود و حالا که مرده، آمده بالای سر مزارش، کاری کرده که کسی از جای مزار سر درنیاره و هیچ کس بالای سر یادگار نره، الا خودش. وقتی کار به این جا رسید، نه از دست من، که از دست هیچ کس کاری برنمی آد. برابر او، من هم آدمی مثل یادگارم. ما خیلی متل ها شنیدیم و تعریف کردیم و تعریف می کنیم و تا بوده هی به این متل ها گوش دادیم و می دیم، اما هیچ متلی مثل کتاب امیرارسلان نیست... تو نمی دونی این خط نوشته های سیاه چه زوری دارن. سابق، کی ما این همه دیوونه داشتیم؟ بیشتر آدم ها هر دردی داشتن فراموش می کردن. حالا کتاب ها نمی گذارن آدم ها فراموش کنن...» پشت جلد کتاب

 

پیشنهاد کتاب خوانی(مجموعه داستان عاشقانهء مارها)

پیشنهاد کتاب خوانی

 

عاشقانهء مارها(مجموعه داستان)

غلامرضا رضایی

انتشارات هیلا، 1392

 

پیش از عاشقانهء مارها، از غلامرضا رضایی داستان نویس خوزستانی، مجموعه داستان های نیمدری(نشر آرویج، 1381)، دختری با آدامس خروس نشان(نشر ثالث، 1387) و رمان وقتی فاخته می خواند(نشر چشمه، زمستان 1387) منتشر شده است. مجموعه ی عاشقانهء مارها شامل داستان های عقرب ها چه می خورند؟، عاشقانهء مارها، یک شب بارانی، نهصد و یازده، بعد از سال ها و عکس است. داستان های مجموعه ی عاشقانه ء مارها نشان از نویسنده ای دارند که با تجربه ی زیسته غنی، مطالعه ی مستمر و دقت در روایت و توجه به ساختار داستان هایش، آثار بدیعی خلق کرده است.

در داستان عکس، الیاسی نگهبان آتشکده ی باستانی چنان تحت تاثیر شنیده های وهمی افسانه ی خروسی سنگی درون غار تاتاخروس قرار می گیرد که شروع می کند به عکس گرفتن از اثر تاریخی و نوشتن یادداشت درباره ی اثر باستانی: «تاتاخروس غاری به قدمت تاریخ. در کاوش چندین ساله ی پروفسور گیرشمن هیچ اقدامی در جهت حفاری اش صورت نگرفته. غار سردر سنگی عظیمی دارد با مدخلی کوتاه. به نظر می رسد قرن هاست هیچ انسانی به درونش پا نگذاشته. بسیاری از افراد بومی منطقه بر این باورند که غار مفروش است به زیراندازی منقوش و زیبا و خروسی سنگی در آن ساکن است. برخی ها آن را دیده اند که هرازگاهی صبح بر بلندی آتشکده می آید و بانگ می کند. بعضی های دیگر معتقدند جنسش از سنگ نبوده و شعشعهء پرهایش را دیده اند با تاجی بلند بر سر...

سحر و افسون نوشته ها ذهنم را آشفته کرده بود. چقدر از این ها حقیقت داشت، معلوم نبود. شنیده بودم خروسی در غار ساکن است. حتی سرگذشت زن و مرد انگلیسی سوار بر اسب کُرند را از چند نفر شنیده بودم. زن و مرد به دهانهء غار که می رسند از اسب پایین می آیند و بعد از آن دیگر هیچ کس ازشان خبر ندارد. فقط هر از گاهی اسب را می دیدند که با یال های آویخته، حیران توی صفه پرسه می زد و صدای شیهه اش خواب اهالی را آشفته می کرد...» ص 85

راوی(احمدی) که همکار الیاسی است با پرس و جوهایش کم کم ما را با دگرگونی احوال و شخصیت الیاسی که در غار تاتاخروس ناپدید شده است، آشنا می کند.

مجموعه داستان عاشقانه ی مارها اثری خواندنی ست. خواندن این مجموعه داستان را به علاقمندان داستان نویسی پیشنهاد می کنم.

 

 

 

 

 

سومین دوره ی جایزه ادبی هفت اقلیم

معرفی نامزدهای دریافت سومین جایزه هفت اقلیم

 

 

نامزدهای نهایی دریافت سومین جایزه کتاب سال هفت اقلیم توسط هیئت داوران این جایزه مشخص شدند

به گزارش خبرنگار مهر، نامزدهای نهایی دریافت جایزه کتاب سال هفت اقلیم بعد از 3 دوره داوری هیئت داوران این جایزه مشخص شدند. به این ترتیب در بخش رمان، نامزدهای دریافت جایزه به ترتیب اسم، نویسنده و ناشر عبارت‌اند از:

«اینجا نرسیده به پل» نوشته آنیتا یارمحمدی از نشر ققنوس، «دکتر داتیس» نوشته حامد اسماعیلیون از نشر زاوش، «زیر سایه اکالیپتوس‌ها» نوشته مهدیه مطهر از نشر گلمهر، «مردگان جزیره موریس» نوشته فرهاد کشوری از نشر زاوش و «من منچستریونایتد را دوست دارم» نوشته مهدی یزدانی‌خرم از نشر چشمه

اسامی داوران بخش رمان عبارت است از: عباس عبدی، ابوتراب خسروی، مجید قیصری و احمد آرام

نامزدهای نهایی بخش مجموعه داستان هم عبارتند از:

«آن‌ها کم از ماهی‌ها نداشتند» نوشته شیوا مقانلو از نشر ثالث، «بوی قیر داغ» نوشته علی‌اکبر حیدری از نشر روزنه، «بهت‌زدگی و داستان‌های دیگر» نوشته پیام ناصر از نشر مرکز، «رنگ لثه ببر» نوشته حمید پارسا از نشر افکار و «کانادا جای تو نیست» نوشته فرشته توانگر از نشر چشمه

اسامی داوران بخش مجموعه داستان عبارت است از: محمد کشاورز، میترا الیاتی، کیهان خانجانی و کاوه فولادی نسب.َ

از هر دو بخش، تنها یک برگزیده و برنده معرفی خواهد شد. عناوین کتاب‌های مذکور نیز براساس حروف الفبا مشخص شده‌اند و ترتیب آن‌ها نشان از اولویت برتری آن‌ها ندارد.

مراسم اختتامیه سومین جایزه کتاب سال هفت اقلیم به احتمال زیاد در نیمه اول دی ماه برگزار می‌شود و جزئیات آن به زودی مشخص خواهد شد.