زمینی

وبلاگ ادبی فرهاد کشوری

زمینی

وبلاگ ادبی فرهاد کشوری

نظری بر رمان مردگان جزیره ی موریس

در دادگاه مردگان

رحمان چوپانی

 نظری بر رمان « مردگان جزیره ی موریس »1  نوشته ی فرهاد کشوری



«از روی صندلی راحتی بلند شد. رفت جلوی نرده ی چوبی ، کنار ستون گرد و سفید ایوان ایستاد و با تعجب به صدای آواز اپرایی گوش داد که حدس می زد خواننده اش باید میان درختان اکالیپتوس باشد .به ایزدی که از پله های ایوان بالا می آمد گفت: « این صدای لعنتی را خفه کن!»

ایزدی ، نرسیده به پله ی آخر، برگشت .

« شاه تبعیدی با مردگان و حسرت هایش زندگی می کند.»

این ها سطور آغازین رمان« مردگان جزیره ی موریس » نوشته ی فرهاد کشوری است. که نشر زاوش در سال نود و یک منتشر کرده است .فرهاد کشوری اگر چه در کارنمای کاری خود مجموعه داستان هایی همچون بوی خوش آویشن ، گره کور و... به ثبت رسانده اما اکنون پس از انتشار چهار رمان(2) که « مردگان جزیره ی موریس »چهارمین آن هاست  می بایست او را در سیاهه ی رمان نویسان جدی و پر کار معاصر کشورمان جاداد .

آغاز این رمان را(شاه تبعیدی با مردگان و حسرت هایش زندگی می کند .)از آن سبب در ابتدای این مقال گنجاندم تا پیش از ورود به مبحث اصلی به این جانمایی رندانه و ظریف نویسنده اشارتی گذرا داشته باشم و آن این که: تمام رمان از ابتدا تا انتها شرح عبارتی است که در سطرهای آغازین رمان گنجانده شده . سطری از یک اپرا که از دل درختان اکالیپتوس در محل اقامت شاه مخلوع در تبعید به گوش می رسد.

«مردگان جزیره ی موریس » داستان رضا شاه پهلوی در دوره ی تبعید در جزیره ی موریس و جدل های لفظی و البته خیالی اش با صاحب منصبانی هم چون عشقی، ارانی، فرخی یزدی، تیمورتاش و سردار اسعد بختیاری است که به فرمان او به قتل رسیده اند و بالاخره  روایت حسرت هایی است که در غم دوری از وطن و از دست رفتن قدرت.

اگر چه جزیره ی مردگان ... ا ز یک نگاه ناگفته های بخشی از تاریخ معاصر ماست، اما این اثر در عین حال با جد و جهد تمام بر پیکره ی داستانی خود تکیه کرده و خواننده را با مختصر اشارتی که به پیشینه ی شخص یا اشخاص تاریخی داستان می کند از دانسته های تاریخی مرتبط با رمان بی نیاز می سازد، بی آن که از چارچوبه ی داستانی پا فراتر نهد.

 «مردگان جزیره ی موریس » صرفا یک رمان تاریخی نیست. بلکه از آن جائی که  قالب روائی رمان در منظری مشخص فرصتی محدود را برای جولان و تاخت و تاز شخصیت های رمان در نظر می گیرد،  در قالب از یک رمان نمایشی به تصویر در می آید. شاه مخلوع در طول  رمان در ایوان، فکر می کند و به گذشته ها نقب می زند. سیگاری آتش می زند و از سوی کشتگان دوران حکومت خود به باد انتقاد گرفته می شود. مردگانی که ازمیان درختان اکالیپتوس در مقابل همان اتاق بیرون می آیند و عملکرد شاه را در دوران حکومتش به انتقاد می کشانند. این سبک و سیاق از نگارش بلا شک، خصیصه ی بلافصل یک رمان  نمایشی است.

« مردگان جزیره ی موریس » در روزگار فرم گرایی های افراطی  و گرایش به تصنع، نمونه ای از تخیل و کوشش نویسنده ای است که نقد تاریخ را  یکی از ویژگی های اصیل  یک اثر تاریخی می داند.

  در جای دیگری گفته ام  که هر کجا که تاریخ سکوت اختیار کند یا حتی حقیقتی را واژگونه به تصویر بکشاند ، داستان سرایی می  بایست نه به خودخواهی که به خونخواهی ِ حقیقت پا به عرصه ی حیات روایی خود  بگذارد . به گمانم، رمان « مردگان جزیره ی موریس » شکست سکوت بخشی از تاریخ معاصر ماست که با جسارت تمام  خدمت ها( اگر در مقایسه با خیانت ها یش در شمار بیاید ) و خیانت های رضاشاه را با هم روایت می کند .و شاه مخلوع را در دادگاه وجدان خویش به  پای میز محاکمه می کشاند. تا خواننده فارغ از قیل و قال  تاریخی به قضاوت در خصوص عملکرد یکی از مردان تاریخ معاصر کشور خود بپردازد. شاهی که  به فرمان او هم اسبا ب  مرگ نام آورانی همچون عشقی، دکتر ارانی، تیمور تاش، فرخی یزدی و سردار اسعد بختیاری و ...  به دستور او اجرا شده بود و هم  با اقداماتی چون ایجاد راه آهن، تأسیس دانشگاه و اعزام دانشجویان به فرنگ و ...  باعث تجدد و پیشرفت شد.

اگر چه گفت وگوی مردگان در جزیره ی موریس با شاه مخلوع  او را از توهم تجدد گرایی بیرون می آورد:

«ارانی گفت : تجدد بدون آزادی معنا ندارد. / مردگان جزیره ی موریس صفحه ی 160»

اما شاه ِ در تبعید همچنان برخصلت  وطن دوستی خود مصر و پابرجاست و شاید بر سر آن است تا اشتباهاتش را با بروز این احساسش موجه جلوه دهد.

آن جا که شاه خطاب به پیکوود می گوید:

«این جزیره را با یک وجب خاک وطنم عوض نمی کنم.  / صفحه ی 75 ». ویا « من می خواهم برگردم به وطنم و آن جا بمیرم ./ صفحه ی 76» و یا خطاب به  شمس می گوید: «شما تفریح کنید من همین جا می نشینم تا روزی که بگویند می توانم به وطنم باز گردم./ صفحه ی 99». شاهدی برادعای وطن دوستی اوست که نیمه ی سنگین و سیاه خشونت ها و اشتباهاتش را این نیمه ی  باریک و بالطبع نا پیدا  پنهان می کند. فرهاد کشوری در رمان «مردگان جزیره ی موریس » پهلوی اول را بی آن که حکمی صادر کند در برابر وجدانش به محاکمه می کشاند. و لابد داور یا داوران که همان خوانندگان این رمان اند پس از پایان  رمان، فرصت کافی برای قضاوت  خواهند داشت.

«مردگان جزیره ی موریس به خوبی در محدوده ی این تعریف « میلان کوندرا » از رمان می گنجد: «رمان اعترافات نویسنده نیست بلکه کاویدن زندگی بشری در دامی است که جهان نام دارد.»

                                                                                           

 

پاورقی :

1-    مردگان جزیره ی موریس، نشر زاوش، چاپ اول پاییز 1392، نشر زاوش

2-    شب طولانی موسا، کی ما را داد به باخت و آخرین سفر زرتشت سه رمان دیگر فرهاد کشوری است.

 

 


نظرات 1 + ارسال نظر
رحمان چوپانی 1392/02/26 ساعت 22:53

بدون شک نقد تاریخ یکی از خصایص جهان روشنفکری است .باشد که «مردگان جزیره ی موریس » فتح باب این مهم در جامعه ی روشنفکری اکنون ما باشد ./. دیرزی و ایدون شاد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد