زمینی

وبلاگ ادبی فرهاد کشوری

زمینی

وبلاگ ادبی فرهاد کشوری

یک مهمانی یک رقص

یک مهمانی یک رقص

فرهاد کشوری



یک مهمانی یک رقص و داستانهای دیگر

آیزاک باشویس سینگر

ترجمهء مژده دقیقی

انتشارات نیلوفر چاپ اول پاییز 1382

 

سینگر داستان نویس توانایی ست. داستان نویسی که می تواند بی وقفه داستان بگوید و آن قدر تجربه ی زیسته و درونی شده در پس سر دارد که فکر می کنی هیچ وقت ذهن اش از داستان تهی نخواهد شد و تنها مرگ او را از داستان گویی بازمی دارد. مرگی که در سال 1991 او را از داستان گفتن بازداشت.

سینگر می گوید: «ادبیات به خوبی از عهده ی توصیف امر مبهم برمی آید، ولی خود هرگز نباید مبهم شود.»1

سینگر می داند داستان و رمان بیش از هر چیز قصه می گوید: «نقدهای گمراه کننده و نوآوریِ ساختگی یک جور نسیان ادبی در نسل ما پدید آورده است. شور و شوق پیام دادن موجب شده بسیاری از نویسندگان فراموش کنند که علت وجودیِ نثر هنرمندانه، قصه گفتن است.»2

سینگر به درستی می گوید: «داستان هرگز نباید به اثر تحلیلی بدل شود. در واقع، داستان نویسی حتی نباید از سر تفنن تلاش کند که به روانشناسی و ایسم های مختلف بپردازد و ادبیات ناب در همان حال که سرگرم می کند آگاهی می دهد.3

یکی از محاسن آثار سینگر این است که هنگام روایت داستان، شگردهای داستانی انگار در روایت حل شوند و خواننده احساس می کند داستان به بهترین شیوه بیان شده است. به همین علت هیچ احساسی دال بر به رخ کشیدن تکنیک و هرگونه تصنع و تعقید داستانی مانع خواندن داستان هایش نمی شود. مجموعه ای که مترجم خوب، مژده دقیقی انتخاب کرده است، شامل داستان های عشق پیری، دوست کافکا، یک روز در جزیرهء کانی، شوخی، یک مهمانی یک رقص، پدر بزرگ و نوه، وانویلد کاوا، خائن به قوم یهود، کافه تریا، گوسالهء بی تاب و گیمپل ابله است.

در داستان پدربزرگ و نوه، پدربزرگ بعد از مرگ زن اش، دکان اش را می فروشد و در خانه اش می نشیند و بیشتر اوقات اش راوقف عبادت می کند. او که تنها زندگی می کند، روزی با نوه اش که او را اصلا ندیده است، رو به رو می شود. نوه اش آمده است با او زندگی کند. پدر بزرگ که یهودی مومن و محافظه کاری است، عدالت را به قیامت حواله می دهد و نوه که جوانی انقلابی ست و رهایی از سلطه ی روس ها  و ظلم و زور آن ها را تنها در این جهان امکان پذیر می داند. در طول داستان نوه و پدر بزرگ چند بار بحث شان می شود. افکار و اعمال نوه برای پدر بزرگ عجیب و باور پذیر است. یک روز صبح زود نوه اش از خانه بیرون می زند. پیرمرد از پنجره ی خانه اش شاهد حمله ی سربازان روس به تظاهرکنندگان است. سرش گیج می رود. می رود روی کاناپه دراز می کشد و خوابش می برد. از خواب می پرد. صدای شیون زن ها را می شنود. بعد خیابان ساکت می شود. «بعد صدای قدمهای سنگینی را در راه پله شنید و بلافاصله فهمید که سراغ او می آیند، و خبرهای بدی دارند. به خود لرزید، لبهایش تکان خورد و شروع کرد به دعا خواندن، با اینکه می دانست دیگر برای دور کردن آنچه اتفاق افتاده بود دیر است. چند لحظه هیچ صدایی نیامد و این فکر به سرعت از ذهنش گذشت که شاید اشتباه کرده بود. آن وقت صدای کوبیدن در و صدای ضربهء پوتینی باعث شد پاهایش به هم بپیچد. احساس می کرد نمی تواند خودش را به در برساند. ولی بالاخره در را باز کرد و همان صحنه ای را دید که انتظارش را داشت: چهار مرد جنازه ای را روی برانکار می آوردند، جنازهء یک مرد-فولی. بی آنکه چیزی بگویند، با قیافهء گرفتهء تابوت کشها داخل شدند.»4

در اواخر داستان ارتشی های روس می آیند و او را می برند. از نظر آن ها او هم جزو مخالفانشان است. چون پدر بزرگِ نوه ی کشته شده است. سینگر در روایت این داستان نه از پدربزرگ طرفداری می کند و نه از نوه. حرف های این دو شخصیت نشان می دهد که سینگر هردو را بخوبی می شناسد. احساس همدردی را به خواننده وامی گذارد. هرچند خواننده نمی تواند مرگ ظالمانه ی نوه و بازداشت بی علت پدربزرگ را فراموش کند.

سینگر در سخنرانی اش در مراسم اهداء جایزهء نوبل(هشتم دسامبر 1978)، می گوید: «هیچ عذری برای ادبیات کسالت آور پذیرفته نیست، ادبیاتی که کنجکاوی خواننده را تحریک نمی کند، او را سر شوق نمی آورد، و آن نشاط و مفری را که هنر واقعی همواره تضمین می کند برایش فراهم نمی آورد.»5

هرچند اکثر شخصیت های داستان های سینگر آدم هایی محاط در رنج ها، گرفتاری ها و دست پا زدن در دنیای کوچک خود اند. اما شخصیت هایی هم هستند که می کوشند  راهی برای برون رفت از این دنیای بی ترحم پیدا کنند.

شاهین شهر 5/11/90

 

      1-     یک مهمانی یک رقص و داستان های دیگر،  ص 11 ، سطر  17 و 18

2-     همان، ص 12، سطر 11 تا 14

3-     همان، ص 12، سطر 5 تا 7

4-     همان، ص 125، سطر 16 تا 24

5-     همان، 211، سطر 4 تا 6 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد