زمینی

وبلاگ ادبی فرهاد کشوری

زمینی

وبلاگ ادبی فرهاد کشوری

معرفی کتاب و نشریات

زنده رود ویژه ی رئالیسم سوسیالیستی منتشر شد

 

فصلنامهء فرهنگ، ادب و تاریخ

شماره 52 – پاییز و زمستان 89

335 صفحه-3500 تومان

تاریخ انتشار پاییز 90


پنجاه و دومین شمارهء فصلنامهء زنده رود، ویژه ی رئالیسم سوسیالیستی منتشر شد. در بخش ویژه  این مطالب را می خوانیم: رئالیسم سوسیالیتی چیست؟ از رضا قزلسفلی، دو قطعنامه و یک کنگره ترجمه و تالیف بهرام فرهنگ، مسئولیت نویسندگان شوروی از آندره الکساندرویچ ژدانف ترجمه ی رضا نوروزی، داستان بایگان از تراویس هُلند ترجمه احمد اخوت، دودکش لوبیانکا از احمد اخوت، انکار از فرهاد کشوری، نامهء پیش از خودکشی الکساندر الکساندرویچ فادایف ترجمه  بهرام فرهنگ، سایه روشن های «گارد جوان» از شاپور بهیان، تغییر سیمای هنر کیچ از گریگوری فرئیدین ترجمه ی امیرحسین افراسیابی، مسکو-پترزبورگ گذری و نظری از حسام الدین نبوی نژاد، سرآغاز رئالیسم سوسیالیستی در ایران از محمد حسین خسروپناه، رئالیسم در عمل از انوش صالحی، رئالیسم سوسیالیستی به مثابهء «عالیترین شکل هنر و ادبیات» از انوش صالحی و صادق هدایت از احسان طبری.

در بخش شعر، سه شعر از آندره پیر دوماندیارگ ترجمه ی ناصر نبوی، چهار شعر از امیرحسین افراسیابی، دو شعر از مجید نفیسی، دو شعر از حسام الدین نبوی نژاد، سه شعر از احمد نامداریان، چهار شعر از منصور ململی، دو شعر از یونس گرامی و یک شعر از عزیز ترسه می خوانیم.

 بخش داستان، شامل  داستان های مفتاح از رحمان چوپانی و ملاح آبی پوش از وحید افتخارزاده است.

پایان بخش فصلنامهء زنده رود بررسی کتاب های رسیده است که حسا الدین نبوی نژاد آن ها را بررسی کرده است.

 

 

بخشی از نامهء پیش از خودکشی الکساندر الکساندرویچ فادایف(رییس اتحادیه نویسندگان شوروی) ترجمه ء بهرام فرهنگ(ص 141):


ادامهء زندگی دیگر برای من ممکن نیست، زیرا هنر، که عمرم را وقف آن کرده ام، توسط رهبری جاهل حزب تباه شده و دیگر قابل ترمیم نیست. بهترین کادرهای ادبیات- که تعدادشان آن قدر زیاد است که ساتراپ های تزاری خوابش را هم نمی دیدند- یا حذف فیزیکی شده یا بر اثر توطئه های جنایت کارانهء قدرت به دستان درگذشته اند. بهترین نویسندگان این سرزمین به طور غیرطبیعی در سنین جوانی مردند، بقیه نیز، که حتی در پایین ترین درجه قادر به تولید آثار ارزشمند واقعی بودند پیش از رسیدن به 50-40 سالگی درگذشتند.

ادبیات- این مقدس ترین مقدسات- برای نابودی به دست دیوان سالاران و واپسگراترین عناصر سپرده شد، و از عالی ترین نشست ها- از قبیل کنفرانس مسکو و بیستمین کنگرهء حزب- شعار تازه ای به میان آمد: «به پیش!» مسیری که آنان به منظور اصلاح اوضاع در پیش گرفته اند خشم انسان را برمی انگیزد.

.......................

زندگی من به عنوان نویسنده فاقد معنا شده است، از این رو، با شادی عظیمی از این زندگانی دست می شویم و این کار را رهایی از روزگار پلیدی می دانم که در آن فرومایگی، دروغ، و افترا بر انسان می بارد. آخرین امید من آن بود که این سخنان را به کسانی که بر مسند حکومت نشسته اند بگویم، اما در طول سه سال اخیر به رغم درخواست های مکررم مرا به حضور نپذیرفته اند.

تقاضا دارم مرا در کنار مادرم به خاک بسپارید.

 

الکساندر فادایف

13 مه 1956 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد