گفتگو با خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) خوزستان
فرهاد کشوری: هنوز "بوف کور" درخشانترین رمان ما است |
این داستاننویس به خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در خوزستان گفت: در عرصه رمان اثر شاخص "بوف کور" هدایت را داریم که با گذشت بیش از هفت دهه از نشر آن و خلق آثار خلاقانهای توسط نویسندگان برجسته دیگر همچنان درخشانترین رمان ادبیات داستانی ما است. بازخوانی و خواندن مکرر اثری مانند "بوف کور" در طی 75 سال پس از چاپ آن در بمبئی به صورت پلی کپی و در نسخههای محدود همچنان ادامه دارد و در طول این سالها مقالات بسیاری درباره این اثر بزرگ و نویسنده تاثیرگذارش نوشته شده است.
وی ادامه داد: بعد از "بوف کور" هدایت در عرصه رمان از نویسندگان کلاسیکمان آثار درخشانی منتشر شده است که با وجود گذشت سالها از نشر آنها همچنان با استقبال خوانندگان روبهرو میشوند. یکی از دلایل این استقبال تازگی و گیرایی آثاری چون "ملکوت" بهرام صادقی، "عزاداران بیل" و "ترس و لرز" غلامحسین ساعدی، "سنگ صبور" صادق چوبک، "شازده احتجاب"، "بره گمشده راعی" و آینههای دردار" و "جننامه" هوشنگ گلشیری، "سووشون" سیمین دانشور، "همسایهها"، "مدار صفر درجه" و "درخت انجیر معابد" احمد محمود، "جای خالی سلوچ"، "کلیدر" و "سلوک" دولتآبادی هر کدام با سبک و شیوه متفات با دیگری بسیار خوانده شدهاند و مورد توجه خوانندگان جدی قرار گرفتهاند.
کشوری خاطرنشان کرد: درباره تازگی و گیرایی هر اثری زمانی باید نظر داد که از چنبره گذشت زمان سرافراز بیرون آمده باشد. کدام خواننده جدی دیگر "شلغم میوه بهشته" علیمحمد افغانی را میخواند؟ اگر شاخص گیرایی اثر استقبال خوانندگان است تعدادی از آثار چاپ شده در چند دهه اخیر مورد استقبال خوانندگان بسیاری قرار گرفتهاند. برخلاف نظر برخی در مورد عدم گیرایی آثار چند دهه اخیر من فکر میکنم پیچیدگی واقعیت گاهی برای خواندن یک اثر داستانی نه تنها حوصله بیشتری از خواننده میطلبد بلکه به شرکت فعال او در خواندن اثر نیازمند است. البته منظور من از پیچیدگی تصنعی و عجیب و غریب نمایی تعمدی و خفه کردن داستان در پنجههای تکنیکی که بعضی از نویسندگان در همان صفحات اول میخواهند خوانندگان را مرعوب خود نمایند، نیست.
این داستاننویس تاکید کرد: آثار ارزشمند و پربار داستاننویسی ما ضمن داشتن ارزشهای تکنیکی و جستوجوی فرم بیش از همه داستانی گیرا برای گفتن دارند، اندیشهای در پس پشت روایتشان وجود دارد و در پی پاک کردن همه چیز و هیچ گویی نیستند.
او افزود: داستان برای آنها بازی نیست بلکه از عمق جان میآید. با گذشت حدود 9 دهه از آغاز داستاننویسی مدرن ایران آثاری مانند "فیل در تاریکی" هاشمی نژاد، "شب هول" شهدادی، "به خدا که می کشم آن کس که کشتم" حیدری، "خانه ادریسیها"ی علیزاده، "طوبا و معنای شب" پارسیپور، "باورهای خیس یک مرده" محمدعلی، "سمفونی مردگان" معروفی، "اهل غرق" روانیپور، "نیمه غایب" سناپور، "دل دلدادگی" مندنیپور، "آزاده خانم و نویسندهاش" براهنی، "اسفار کاتبان" خسروی، "تالار آینه" چهلتن، "ترلان" وفی، "چراغها را من خاموش میکنم" پیرزاد، "همنوایی شبانه ارکستر چوبها"ی قاسمی، "آداب بیقراری" یعقوب یادعلی و رمانهای دیگری که این فهرست را طولانیتر خواهد کرد آثار درخشان خلاقهای هستند که باید چند دهه بعد که بیشتر خوانده شدند در مورد تازگی و گیرایی آنها در مقایسه با آثار کلاسیک شده ادبیات داستانیمان به قضاوت بنشینیم.
کشوری یادآوری کرد: هرچند هنوز "بوف کور" درخشانترین رمان ما است و آثار کلاسیک شده بعد از "بوف کور" هر کدام ارزشهای برجسته و خاص خود را دارند؛ آثار شاخص نامبرده چند دهه اخیر هم آن چنان توانی دارند که مطمئنا بسیاریشان از چم و خم هزار توی بیرحم زمان سرافراز بیرون بیایند و کلاسیک شوند.